گروه کوهنوردی و طبیعت گردی اوج فرخ شهر

در این وبلاگ با برنامه ها و گزارشات کوهنوردی گروه و همچنین مسایل آموزشی کوهنوردی آشنا می شویم.

گروه کوهنوردی و طبیعت گردی اوج فرخ شهر

سجاد خرم زاده
گروه کوهنوردی و طبیعت گردی اوج فرخ شهر در این وبلاگ با برنامه ها و گزارشات کوهنوردی گروه و همچنین مسایل آموزشی کوهنوردی آشنا می شویم.

چه کسی جرأت دارد برود اینجا؟

 این عکس ها مربوط به مسیر یک معدن در اسپانیا است که کارگران مجبور بودند هر روز از آن عبور کنند!



ادامه مطلب

موضوعات مرتبط: کوهنوردی ، ،
برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:, | 18:3 | نويسنده : سجاد خرم زاده |

از شُش های خود محافظت کنیم!



ادامه مطلب

موضوعات مرتبط: محیط زیست ، ،
برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:, | 13:48 | نويسنده : سجاد خرم زاده |

چه کسی می گوید جوجه تیغی زشت است؟



ادامه مطلب

موضوعات مرتبط: جانوران ، ،
برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:, | 11:17 | نويسنده : سجاد خرم زاده |

درباره فرخ شهر

 تنگ صیاد  گروه کوهنوردی چکاد  فرخ شهر دامون  فراز  

 فرخشهر در استان چهارمحال وبختیاری قرار دارد استان چهارمحال وبختیاری از شرق به استان اصفهان ازغرب به استان خوزستان از شمال به استان لرستان وازجنوب به استان کهکیلویه وبویراحمد متصل است.موقعیت جغرافیایی : فرخشهر در عرض 



ادامه مطلب

برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 19 آبان 1386برچسب:, | 10:20 | نويسنده : سجاد خرم زاده |

فصل زبان حال نی

 

شعر فصل زبان حال نی :

 

بشنو از نی چون حکایت ها کند

از سر ببریده ای هر دم حکایت ها می کند

بشنو از نی چون شکایت ها کند

وز لب خشکیده ای هر دم حکایت ها کند

بشنو از نی در ره دلدادگی

در زه دلدادگی فرزانگی

بشنو از نی آن به غایت راستین

حامل راس حسین اندر زمین

بشنو از نی از زمین کربلا

ناله و نفرین و آه و نینوا

بشنو از نی چون حکایت ها کند

از بدی های زمین هر دم شکایت ها کند

بشنو از نی از زبان اهل دل

راستگویان در سرای اهل دل

بشنو از نی واقعه از کربلا

کاروان کی میرسد در نینوا ؟

بشنو از نی ، آن زمان سلطان حسین

بی بدن قرآن قرائت می کند راس الحسین



ادامه مطلب

برچسب‌ها:
تاريخ : یک شنبه 6 آذر 1385برچسب:, | 11:3 | نويسنده : سجاد خرم زاده |

عید غدیر خم مبارک

 

شیعه جوشیده ‏ست از غدیر

جلوه‏ گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خم ولایت مى به مینا در غدیر
 
رودها با یکدگر پیوست کم‏کم سیل شد
موج مى‏ زد سیل مردم مثل دریا در غدیر
 
هدیه جبریل بود ? الیوم اکملت لکم ?
وحى آمد در مبارک باد مولى در غدیر
 
با وجود فیض ? اتممت علیکم نعمتى ?
از نزول وحى غوغا بود غوغا در غدیر
 
بر سر دست نبى هر کس على را دید گفت
آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر
 
بر لبش گل واژه ? من کنت مولا ? تا نشست
گلبن پاک ولایت شد شکوفا در غدیر
 
? برکه خورشید ? در تاریخ نامى آشناست
شیعه جوشیده ‏ست از آن تاریخ آنجا در غدیر
 
گر چه در آن لحظه شیرین کسى باور نداشت
مى‏ توان انکار دریا کرد حتى در غدیر
            
باغبان وحى مى ‏دانست از روز نخست
عمر کوتاهى‏ست در لبخند گل ها در غدیر
            
دیده ‏ها در حسرت یک قطره از آن چشمه ماند
این زلال معرفت خشکید آیا در غدیر ؟
 
دل درون سینه‏ ها در تاب و تب بود اى دریغ
کس نمى‏ داند چه حالى داشت زهرا در غدیر
            
  " محمد جواد غفورزاده " ( شفق )

                                                   ادامه مطلب



ادامه مطلب

برچسب‌ها:
تاريخ : جمعه 20 آبان 1385برچسب:, | 10:46 | نويسنده : سجاد خرم زاده |
صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 9 صفحه بعد